فاطمیه نزدیک است...
بسم الله الرحمن الرحیم
گفت : در می زنند مهمان است گفت: آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است مزن این خانهء مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما
گفت: آرام ما خدا داریم ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه ای به پا داریم پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ریسمان بردند آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند مادرم داد زد بمان! بردند
بازوی مادرم سپر، اما
بین آن کوچه چند بار افتاد اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد تا نگاهش به ذوالفقار افتاد-
گفت: یک روز یک نفر اما...
شاعر:سدحمیدرضابرقعی
گل تاب فشار در و دیوار ندارد...
شهادت مادرم افسانه نیست...
سلام ونور
ایام شهادت مادرمون حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت.
در پناه خدا و امام زمان(عج) زهرایی بمانید.
التماس دعای فرج و عاقبت بخیری با شهادت..