هر که دارد هوس کرببلا بسم الله...
هوالعشق
کاروان به حرکت در آمد:
«بسم الله الرحمن الرحیم، نامه ای است از حسین بن علی به بنی هاشم، اما بعد.
هرکس به من پیوست کشته خواهد شد و هر که باز ماند به فتح نائل خواهد آمد. والسلام»
باوضو، بسم الله...
کاروان حرکت کرد از مدینه به سمت مکه، خیلی همراه آقا آمدند خیلی ها هم در مدینه ماندند، عده ای کنار امام بودند، اما انگار نقشه دستشان نبود، کی می تواند بگوید حتی آن هایی که در مدینه ماندند از اسلام و از محبت خاندان پیغمبر نصیبی نداشتند؟ در دامان آل پیغمبر بزرگ شده بودند اما نقشه عوضی دستشان بود، در سرزمین مکه آقا حج را روز عرفه رها کردند، خیلی ها ماندند حج را رها نکردند، ماندند و همراه امام نشدند تا در راه کوفه بازهم خیلی ها از امام جدا شدند تا شب عاشورا که فقط 72 تن ماندند و اینان 72 نفر حسرتی را بر دل عالم و آدم گذاشتند...
در این روزهای باقی مانده تا محرم الحرام امسال اگر عمری باقی باشد به شرط توفیق قصد دارم معرفی کنم آن هایی که با امام بودند، با امام ماندند و آن هایی که از قافله جاماندند...تا با همراهی شما زائرین آسمان بررسی کنیم راه ایشان را، تا بشناسیم قدری خودمان را نکند بگوییم العجل مولا و آماده نباشیم برای سربازی امام زمانمان تا اینکه خدای نکرده خدای نکرده هل من معین امام زمان در صحرای کربلای غیبت بی لبیک بماند.
از قافله جاماند...
عبد الله بن جعفر
همسر زینب کبرى و داماد على علیه السلام و پسر جعفر طیار. وى، نخستین نوزاد مسلمان در حبشه بود. در ایامى که پدرش جعفر بن ابى طالب به حبشه هجرت کرده بود، در آن کشور به دنیا آمد. مادرش «اسماء بنت عمیس» بود. اسماء، پس از شهادت جعفر طیار در جنگ موته به همسرى ابوبکر سپس على بن ابى طالب درآمد. عبدالله بن جعفر، مورد عنایت خاص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود، به ویژه که پدرش سردار بزرگ شهید جبهه اسلام به شمار مىآمد.
همچنین مورد علاقه امیرالمومنین بود و ارادتى شایان به امام حسن و امام حسین علیهم السلام داشت. مردى سخاوتمند و اهل جود و بخشش بود.
عبدالله جعفر، از جمله کسانى بود که به سیدالشهدا نامه نوشت و از او خواست که از سفر به عراق منصرف شود. گرچه خود در کربلا حضور نداشت، اما دو پسرش عون و محمد را همراه مادرشان حضرت زینب سلام الله علیها به کربلا فرستاد و این دو فرزند، در رکاب سالار شهیدان روز عاشورا به شهادت رسیدند.
او از این که نتوانسته بود در واقعه کربلا شرکت کند تاسف مىخورد. پس از حادثه عاشورا و شهادت حسین بن على علیه السلام وى در مدینه به سوگ نشست و مردم براى تسلیت گویى نزد او مىآمدند.
وى در سن 90 سالگى، در سال 80 هجرى در مدینه درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد. برخىهم درگذشت او را در شام و قبر وى را در «باب الصغیر» دمشق، کنار قبر بلال مىدانند.
ماندن در مدینه به چه قیمتی؟؟ گفتن چهار تا مساله؟ اسلام مجسم، قرآن ناطق، حسین فاطمه را تنها گذاشتن؟؟؟
همه چیز با حسین بودن معنا پیدا می کند...
با حسین بودن...