هوالشهید
می گویند وقتی که بودی،
سقف آسمان کوتاه تر از نگاه تو بود...
بسم رب الزهرا سلام الله علیها
سربندهای یازهرا رو آماده کرده ایم....
لبیک یاحسین
لبیک یاحسین
لبیک یاحسین
لبیک یاحسین
لبیک یاحسین
خطاب به داعشی ها:
ما از سبوی شاه دین مجنون و مستیم
برگـــرد تا ســـــــربند یــــا زهرا نبستیم
بیا عادتامون رو بشماریم...
عادت کردیم که بگیم منتظریم. به نبودنت به نیومدنت به انتظارمون عادت کردیم...
عادت کردیم بعد از نمازامون دعای سلامتی بخونیم، بعد از صلواتامون و عجل فرجهم بگیم اینا خوبه اما ما عادت کردیم بهش...جشن میلاد می گیریم اما دلامون خالی از یاد مولاست...
بیاین به خودمون جواب بدیم ما منتظریم؟
اونقد ر در خودمون غرق شدیم که یادمون میره به خیلی چیزا فکر کنیم...
هر که به من می رسد بوی قفس می دهد
جز تو که پر می دهی تا بپرانی مرا
منتظر که باشی خودت رو وقف آقا می دونی...
منتظر حسابش از تموم عالم و آدم جداست.
منتظر که باشی دلت بیقراره دیدار میشه.
منتظر که باشی غیرت پیدا می کنی
به آقا و هر چی که به آقا مربوطه مثل نایبش...
منتظر که باشی نمی تونی بی تفاوت بشینی...
ترک های دلم را امشب می شمارم...
دلم به هوای شهید عزیز علی خلیلی می نویسه: المُنتَظِرُ لأِمرِنا کَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فی سَبیلِ اللّه ِ
دلم به هوای مادر شهید بهروز صبوری میگه: پایان شب های بلند انتظار زیباست...
دلم می بارد به هوای سال های غیبت خودم...
دلم ....دلم ....دلم...
آقـــــــــــــــــــــــاجون تولدت مبارک...
دست خالی ام...
خیلی چیزا رو نمی شه نوشت...
فقط باران می آید.............................
((برا سلامتی و تعجیل در ظهور آقا صلوات))
این پست درهم شد ببخشید شب نیمه شعبان حالم روبراه نیست...
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیرا
چرا در راه خدا، و (برای نجات) مردان و زنان و کودکانى که (به دست ستمگران) تضعیف شدهاند، پیکار نمىکنید؟! همان افراد (ستمدیده اى) که مىگویند: «پروردگارا! ما را از این شهر، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، یار و یاورى براى ما تعیین فرما!».
نساء ایه 75
.....................................................
آهای با توام! داعش تکفیری!
پات برسه به کربلا و نجف دنیا رو به هم میریزیم...
هوالنــــور
بچگی هامون از والدین خیلی حساب می بردیم، اگه خطایی ازمون سر میزد سعی می کردیم به گوششون نرسه...تا از دستمون ناراحت نشن و یا... مدرسه که می رفتیم بعد پایان سال کارنامه به دست پدر و مادرمون می رسید...اگه نمراتمون خوب بود باعث سرافرازیشون بودیم و اگه ...
میگن اعمال ثبت میشه، گوش نمی دیم...
باید حواسمون رو جمع کنیم....پنجشنبه ها اعمال عرضه میشه...کارنامه به دست پدر معنویمون می رسه... نکنه غافل باشیم و باعث شرمندگیشون بشیم...
اعلموا فسیری الله عملکم و رسوله و المومنون(توبه آیه 105)
امام صادق (ع) در تفسیر این آیه می فرمایند: رسول خدا (ص) و ائمه (ع) هستند که در هر پنجشنبه کارهای بندگان بر آنها عرضه می شود.
بحارالانوار، ج 23، ص333
این همه چشم به راهی نگرانم کرده
خود این هم نظری بود نمی دانستیم
امام خامنه ای مدظله العالی:
مساله فرهنگ و مساله صف آرایی فرهنگی در مقابل دشمن را جدی بگیرید. این وظیفه ماست.
این آن چیزیست که بنده هم اگر در راه آن کشته شوم احساس می کنم که در راه خدا کشته شده ام. هرکس در این راه کشته شود،در راه خدا کشته شده و هرکس در این راه، زحمتی متحمل شود، در راه خدا متحمل شده است.
تا چه اندازه در راه خدا و برای خدا بی خوابی کشیدم؟
چقدر خستگی درک کردم و برای رفع خستگی باز هم جهاد کردم و بی خوابی کشیدم!؟
اصلا چقدر در شرایط حال حاضر بی خوابی و خستگی و جهاد بی تابانه را وظیفه میدانم!؟
تا بحال قدر جای خالی امام زمانم را حس کردم و چند شب را در داغ هجرشان صبح کردم!؟
کلاس ساعت دیواری نداشت، یکی ساعت آوردیم نصب کنیم به دیوار میخ نبود، یه تابلو روی دیوار بود، حدیث معروف امام صادق (علیه السلام) که می فرمایند:
« اگر او را درک می کردم، تمام عمر به او خدمت می کردم.»
من: مهدیه جان، تابلو رو بیار پایین، روی میز باشه، ساعت رو به جای اون روی دیوار قرار بده...
مهدیه: تابلو صاحب الزمانی رو ؟؟؟؟؟
من: امان از ما، حساب زمان از دستمون خارج شده که به فکر صاحب زمانمون نیستیم...
یه میخ پیدا شد و ساعت رو روی دیوار نصب کردیم.
...........................
من عبد کوی عشقمو
من یار را گم کرده ام...
شرمنده ام اما بگم:
آقا تو را گم کرده ام...