مجلس هفدهم : شمربن ذی الجوشن الضبابی لعنة الله علیه
بسم الله الرحمن الرحیم
مجلس هفدهم درنگی در زندگی شمربن ذی الجوشن الضبابی، قاتل امام...
روضه یعنی نشان دادن تصویر اصلی دشمنان امام و آثار فجیع آن ها تا راحت تر این بغض مقدس به بار بنشیند
همیشه در این فراز، دست و دلم می لرزد. صدایم نیز.
نباید سریع از این عبارت گذشت:
ولعن الله شمراً...
به راحتی از این فراز تاریخ هم نمی شود عبور کرد:
زخمی پای علی علیه السلام ، جانباز صفین و حال: قاتل فرزندش حسین علیه السلام .
وقتی« خوب » ها این قدر زود « بد » می شوند ، نباید فقط به یک دعای ساده دل خوش کرد که:
اللهم اجعل عواقب امورنا خیراً!
باید به دنبال ریشه ها و علت ها بود.
اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این ها مال شمر است، شما با آن ها گریه می کنید.
هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه ی خانه ی خدا می زد، چگونه با خدا زمزمه می کرد.
شاید خسته شوید!
اما فضایل شمر بالاتر از این ها است!:
شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفتن و آن حال عجیب در دعا ها و مناجات ها را به سوابق قبلی اضافه کنید
حال اگر جرأت دارید بگویید: ولعن الله شمراً
اگر قدری ترسیدید شروع کنیم و الا بدون خوف این سفر را شروع نکنید.
سخن از کسی است که:
در میدان جنگ صفین، تا شهادت پیش رفت و در میدان جنگ کربلا، حسین علیه السلام را تا شهادت پیش برد.
فکر نکنید آن هایی که با علی علیه السلام جنگیدند یا به کربلا آمده بودند ، کافر و بی وضو بودند. در کربلا هر روز 20 هزار نفر در فرات غسل می کردند . نیت غسل را می دانید؟ غسل « قربه إلی الله » برای قتل حسین علیه السلام (تاریخ مسعودی)
***
غسل می کردند تا ثوابش بیشتر شود.
شمر چگونه شمر شد؟ راه کارهای شمر شدن یا سبک زندگی شمر گونه.
البته زود قضاوت نکنید!
قرار نیست در این چند صفحه همه ی زندگی شمر بیان بشود.
ولی این درخواست را باز هم از شما داریم که:
در هیچ حالت زود قضاوت نکنید حتی برای خودتان!
اولین خصوصیت شمر این بود که می گفت شکم از هر چیز برای من مهم تر است.
آیا غذا برای ما اولین مساله در زندگی است؟ بسیاری از خانواده ها وقتی که شام را خوردند ، به فکر ناهار فردا هستند.
اشتباه نکنید ، با شکم مشکلی نیست ؛ اما امان از شکم محوری.
فرقش 20 سانتی متر است. فرق تمام غذاها 20 سانتی متر است. از نوک زبان تا ته زبان. وقتی از این فاصله گذشت دیگر فرقی با هم ندارند. خدا خیر بدهد به این بیان آیت الله جوادی.
- یا علی ، امروز گوشت نابی دارم، بیا ببر.
- پول ندارم.
- شما را قبول داریم؛ ببر و پولش را فردا بده.
- به جای این که به شما بگویم فردا پول می دهم، به شکم می گویم فردا گوشت بخور.
شمر عبدالبطن بود . نتوانست مساله ی غذا را برای خود حل کند .اسیر و بنده ی شکم بود و این اسارت او را بیچاره کرد .
دومین نکته ای که در شخصیت شمر بود این بود که :
چشم دیدن پیش رفت هیچ کس را نداشت . به خاطر همین مساله ، پا شد و آمد کربلا .
برگی از تاریخ
شمر نزد عبیدالله بن زیاد نشسته بود که نامه ای از عمربن سعد به عبیدالله رسید:
ای امیر، من با حسین علیه السلام مذاکره کردم. حسین علیه السلام سه پیشنهاد دارد:
1- به مدینه و مکه برگردد.
2- اگر اجازه بدهی، به هر سرزمینی بخواهد برود.
3- .....
معلوم بود که عمر سعد نمی خواست جنگی صورت بگیرد . دوست نمی داشت که امام حسین علیه السلام کشته شود در آغاز.
اما...
که ناگهان...
عبیدالله گفت : بد نیست. اگر این طوری شود، مسائل حل می شود.
که ناگهان همان جا شمر محکم به پهلوی عبیدالله زد: الان فرصت بسیاری خوبی است و حسین علیه السلام در چنگ توست. اگر برگردد، در مکه و مدینه قدرتی بر هم می زند و دیگر هیچ کس نمی تواند با او درگیر شود.
شمر آدمی است که مدام از این و آن می گوید.
روح شقاوت پیشه بعضی ها چقدر کار دستشان می دهد .
با عاشورا راحت تر می توان رذایل را کنار گذاشت.
این هم از معجزات بزرگ حسینی است:
در زشتی حسادت همین بس که قاتلان و دشمنان امام حسین علیه السلام، حسود باشند.
دیگر حسود نباش، خب؟
ولعن الله حسودا
البته رذایلی که من و تو انجام می دهیم، ما را شمر نمی کند.
اما امان از وقتی که امثال این حسادت به محضر ولی خدایی مثل حسین علیه السلام باشد. حسادت به حسین علیه السلام ، انسان را می کند شمر.
دیگر خصوصیتی که شمر داشت،
مسخره کردن دیگران بود. دائم دیگران را دست می انداخت.
در کربلا شمر بارها امام را دست انداخت و حرف های آزار دهنده ای به امام زد.
این صفات از جانباز امیرالمؤمنین، شمر ساخت.
کربلا فشرده ترین کلاس تاریخ است.
انقلاب کربلا هشت ساعت بیش تر طول نکشید.
اما این هشت ساعت، هشتاد هزار حرف برای مان دارد.
جغرافیای هیچ انقلابی در تاریخ اسلام از کربلا کوچک تر نبوده است.
و جغرافیای هیچ انقلابی در تاریخ اسلام از کربلا اثربخش تر نبوده است.
تاریخ را باید این گونه خواند .
عاشورا را هم :
ولعن الله شمرا
یعنی من از همه ی رفتارهایی که انسان را به شمر شدن می رساند دوری خواهم کرد و از آن بیزارم.
ان شاءالله!
امان از سوء عاقبت ها!
برگرفته از : کتابِ اولین کلاس کارگاهی «شمرشناسی»
خیلی جالب و تاثیرگذار بود. واقعا خدا به هممون رحم کنه