تا صبح...
بسم رب المهدی ارواحنافداه
...ان موعدهم الصبح، الیس الصبح بقریب.81/هود
هر وقت جلسه پرسش و پاسخ مهدویت برگزار می شد محال بود صحبتی از علائم و شرایط ظهور نشود...برای خیلی ها سوال پیش می آمد و اینکه تطبیق هایی در این مورد هم از طرف برخی ها صورت می گیرد که اصلا درست نیست. شاید زیاد شنیده باشید که موضوع تکفیری ها رو به سفیانی مربوط می دهند... در این پست فقط می خواهم قدری درباره موضوع شرایط ظهور حرفی بزنم. البته توجه داشته باشید که بحث شرایط با علائم متفاوت است.
شرایط به اموری گفته می شود که تحقّق مطلوب و مشروط، به وجود آنها بستگی دارد و بدون تحقق این ها، مشروط به وجود نمی آید. یعنی یک نوع رابطه علّی و معلولی میان آن ها برقرار است؛ اگر آدمی بداند که ظهور منجی، شرایطی دارد و واقعاً مشتاق ظهورش باشد، حتماً به دنبال آن خواهد رفت که شرایط ظهور را در حدّ توان فراهم کند؛ زیرا می داند که تحقّق مشروط وابسته به تحقق شرط است و تا شرط نباشد، مشروط نخواهد بود. پس فایده دانستن شرایط ظهور آن است که انسانها را برای فراهم کردن شرایط به تلاش و جنبش وا می دارد.
یاد کردن این نکته شایسته است که گاهی اموری چون وضعیت اسفبار و آکنده از ستم جهان نیز از شرایط ظهور شمرده میشود. ممکن است گروهی چنان پندارند که باید در جهت تحقّق این شرط کوشید و به ترویج فساد دست یازید تا پردههای غیبت سریعتر کنار رود و ظهور امام عصر واقع شود! البته در نادرستی این پندار تردیدی نیست.
افزون بر یک هزار علامت برای واقعۀ شریف ظهور بیان شده است. علائم دلالت بر ظهور دارند. این علائم که طیّ قرنها و سالها رخ میدهند. بسیاری از آنها رخ دادهاند و بقیه نیز در شرف وقوع و هم اکنون نیز در حال وقوع هستند. این ها موقعیّت و شرایط ما را تعریف میکنند و گاه مانند تابلوهای راهنما در جادّهها خطرات را یادآور میشوند و میزان دوری و نزدیکی ما را از مقصد و مبدأ مینمایند؛ لیکن « شرایط ظهور » سخنی دیگر است؛ تا شرایط فراهم نشود، ظهور هم واقع نمیشود. این در حالی است که علائم پیش شرط ظهور نیستند. حتّی ممکن است بسیاری از علائم حادث نشوند.
شرایط در زمان ظهور فراهم میآید، به عالیترین مرتبۀ خود میرسد و واقعه را به اذن الله محقّق میسازند. چه بسا که قبل از واقع شدن و پدیداری بسیاری از علائم بیان شده، شرایطی فراهم آید و به صورت واقعی همۀ اجزا را در مناسبات سیاسی و اجتماعی کنار هم قرار دهد و منجر به صدور حکم آسمانی و مرتفع شدن پردههای غیبت شود.
در عهدۀ ما تنها چشم داشتن به علائم، شمارش آن ها، بازگو کردنشان نیست؛
بلکه در تکلیف ما حرکت در مسیری است که « شرایط ظهور » را محقّق میسازد. هر موقعیّت و شرایط علائمی دارد. چنان که بیماری و سلامتی نیز علائمی مخصوص خود دارد.
اصولاً هیچ نهضت اصلاحی بدون زمینه فکری قبلی پا نمی گیرد.
به وجود آمدن زمینه فکری و آمادگی روحی، پشتوانه دیگری هم لازم دارد که این دگرگونی فکری را به صورت انقلاب خارجی در آورد و هر نوع مانعی را از سر راه نهضت بردارد. نه تنها تجربه های بی شمار و آزمایش های پیوسته، این مطلب را تصدیق می کند، بلکه روایات و احادیث بسیاری که درباره نهضت این مصلح جهانی وارد شده است، آشکار می سازد انقلاب آخرین حجت الهی پس از پدید آمدن زمینه فکری به نیرویی نیاز دارد که در پرتو آن بتواند از زمینه های موجود بهره برداری کند. در روایات و احادیث اسلامی، به وجود یاران و تعداد آن ها اشاره شده است.
ما در این زمان باید در اندیشه تأمین و تربیت سربازانی فداکار باشیم که جان بر کف، در راه آرمان الهی بجنگند.
حواسمان باشد:
مهم ترین وظیفه ما در دوران غیبت، رساندن خود و دیگران بدین فرهنگ است تا با آمادگی کامل به پا دارنده عدل و دادگستر گیتی را پذیرا شویم. شناخت صحیح دین و امام زمان و اهداف او و هماهنگی با آن اهداف از وظایف این دوران پرخطر است.
این یعنی:
دو شرط « آمادگی یاورانی جان بر کف » و « ارتقای فهم مردم از شرایط امروز »، شرایطی را فراهم میآورد تا « امام »، به اذن الله روی به مردم کنند. ان شاءالله به امید آن روز:
اللهم عجل لولیک الفرج
پی نوشت: درسنامه مهدویت دانشجویی جلد دوم،ناشر سیمای خورشید، فرهنگسرای تخصصی مهدویت یزد
دل نوشت:
به اسمت قسم آقا می خوام بیام کربلا....
چند روزیست سرم میل بریدن دارد
گـــر اجــازه بدهـی می آیـم . . .
ح س ی ن