عادت به روضه کرده دلم روضه خوان کجاست؟
بسم الله الرحمن الرحیم،
و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. «الحمد لله الّذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله»
اللّهم کن لولیک الحجة بن الحسن، صلواتک علیه و علی آبائه، فی هذه الساعة، و فی کل ساعة، ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً، حتی تسکنه ارضک طوعاً، و تمتعه فیها طویلاً.
یابن الحسن! ببین امشب با چه غمی در خونه ت می آم:
به همان کس که مَحرم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
گر محرم عزای زینب بود
فاطمیه محرم زهراست
هرچی امروز از دین داریم، به خاطر جهاد فاطمه ست:
طاق محراب و گنبد مسجد
یادگار قد خم زهراست
آن که در حشر هم نمی گنجد
کوثر اشک نم نم زهراست
و آن چه شرح غمش بود بسیار
زندگی کردن کم زهراست
سفارش حضرت زهرا (س) رو خدا توی قرآن کرده بود: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» آی پیغمبر! به این مردم بگو: اگر قراره به من «خسته نباشید» بگید، با اهل بیتم مهربون باشید. من برا این همه زحمتی که کشیده م، مزد و تشکر نمی خوام؛ فقط، جون شما و جون فاطمه م.
به قرآن عمل نکردند که هیچ، صاحب عزای رسول الله (ص) رو برای طلب یاری به در خونه ی مهاجر و انصار کشوندند:
کو به کو منزل به منزل دیده را دریا کنم
گم شوم در اشک شاید مرگ را پیدا کنم
پای رفتن ده خداوندا من افتاده را
تا روم بیرون ز شهر و گریه در صحرا کنم
صورت من صفحه ی تاریخ غم های علی است
می سزد تا عمر دارم گریه بر مولا کنم
حالا امشب ما اومدیم از خانوم تشکر کنیم. به خاطر این همه رنجی که کشید تا دین خدا سالم به دست ما برسه. آخه:
حالا امشب ما اومدیم از خانوم تشکر کنیم. به خاطر این همه رنجی که کشید تا دین خدا سالم به دست ما برسه. آخه:
ما ولای علی از فاطمه آموخته ایم
شکر لله که این از نعم فاطمه است
روضه ی حضرت زهرا (س) خیلی سنگینه؛ هیچ وقت نمی تونم این روضه رو مکشوف بخونم. فقط این شام غریبان، می خوایم به دختر پیغمبرمون بگیم: «دستتون درد نکنه خانوم». همون دستی که تازیانه خورد!
دلم از خون شده دریا و چشمم چشمه جویی
خدا را تا بگریم بیشتر، ای اشک! نیرویی
قد خم گشته در پای سرشک خود بدان مانم
که سروی قامتش در هم شکسته بر لب جویی
به خون دیده بنویسید بر دیوار این خانه
که این جا کشته ی راه ولایت گشته بانویی
مدینه ثبت کن این را که در امواج دشمن ها
حمایت کرد از دست خدا بشکسته بازویی
امیرالمؤمنین (ع) داره آخرین نفس های دلگرم کننده ی تنها یاورشو می بینه. انگار فاطمه (س) در این نگاه های آخر هم با مولا هم دردی می کنه:
اگر زردم، اگر خشکم، درخت رو به پاییزم
تمام برگ هایم را به پاهای تو می ریزم
چه جذاب است دریای پر امواج نگاه تو
بیا بنشین کنار من که از شوق تو برخیزم
علی (ع) می بینه که درهای بهشت به روی فاطمه ش باز شده ن:
بر مشامم می رسد از بوی تو بوی بهشت
با تو غبطه می خورد بر خانه ام کوی بهشت
ای کبوتر میل پروازت از این لانه ز چیست؟
زود می بندی چرا بار سفر سوی بهشت؟
تو بهشت مصطفی بودی، چه می گوید اگر
بیند آثار جنایت مانده بر روی بهشت
قطره های خون تو چون ریخته در کوچه ها
هر نسیمی می وزد آن جا دهد بوی بهشت
کم کم حسنین و زینبین علیهم السلام باید خودشون رو برای وداع و تشییع شبانه آماده کنند. وای مادرم!
گل پژمرده از بیداد، مادر!
ستم آخر به بادت داد، مادر!
شب تاریک و تشییع جنازه
مرا کی می رود از یاد؟ مادر!
الا لعنة الله علی القوم الظالمین. «و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون»
منبع: آسمان 23
ممنون خواهرم...
تا حالا تو مراسم روضه خوانی مکتوب شرکت نکرده بودم...خدا خیرتون بده...
راستی اسم وبلاگ تغییر کرده درسته؟آسمان مدیون زهراست...خیلی با مسماست...با این اسم دوباره لینک کردم چون تو همسنگرانم نبود...
خواهری چرا فکر میکنم وبلاگتون یه تغییراتی کرده؟
به هرحال عالی شده...
با آرزوی توفیقات روزافزون