آسمان مدیون زهراست

آسمان مدیون زهراست

بسم الله الرحمن الرحیم
اینجا قرارگاه دل است. به نیابت از شهیدان غلامرضا آویش ،سید رضا و سید محسن قریشی
خاک پای مادر مظلومیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
صل الله علیک ایتها الشهیده...
********

بایگانی

به بهانه سالگرد عروج

سه شنبه, ۳ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

فرق مادر شهید، با تمام مادران دیگر زمین، خلاصه می‌شود به این: مادر شهید، پیش از آن که مادر شهید می‌شود، «شهید» می‌شود…

به اذن مادرت:

سالروزکربلایی شدنت مبارک

شهید غلامرضا آویش

شهید غلامرضا اویش
فرزند: محمد علی
متولد :1348 همدان
تاریخ شهادت: 1366/9/3
محل شهادت : ارتفاعات شهر مائوت عراق
   عملیات: نصر 8

شهید غلامرضا در سال 1348 در خانواده ای متدین بدنیا آمدو تا سن 5 سالگی در همدان سکونت داشت و به دلیل اشتغال به کار پدرش به همراه خانواده به استان خوزستان و شهر اهواز عزیمت نمود یکی دوسال از اغاز جنگ تحمیلی می گذشت که وارد مقطع راهنمایی شد  و علاوه بر درس خواندن در کنار پدر برای امرار معاش خانواده کار می کرد. شهید غلامرضا اویش جوانی مؤمن و با اخلاق بود. اهل نماز و روزه و حلال و حرام بود. همیشه به دیگران کمک میکرد بسیار خوش رو و خوش برخورد و متواضع بود.
همیشه چهره ای خندان داشت. از بدو ورود به مقطع راهنمایی به عضویت بسیج مستضعفین در امد و از انجا که روحیه انقلابی و مذهبی ی بالایی داشت. در کلاسهای اموزش نظامی و عقیدتی شرکت می نمود. شهید غلامرضا بعد از عضویت در بسیج بخاطر علاقه شدیدی که به ورزش داشت در رشته موردعلاقه اش که کاراته بود ثبت نام نمود و در این رشته ی ورزشی پیشرفتهای چشمگیری داشت.سال سوم راهنمایی بود که جهت اعزام به جبهه داوطلب شد که به علت کمی سن و سالش نتوانست به جبهه برود.اما هرگز از فعالیت در بسیج کناره گیری نکرد و ناامید نشد. شهید اویش حضور چشمگیری در برنامه های بسیج داشت و خیلی زود دوره ی اموزش نظامی را فراگرفت و در رزمایشهایی که در ان دوران انجام میشد شرکت میکرد. و خود را برای حضور در جبهه در اینده ای نزدیک اماده می نمود
وبالاخره روز موعود فرا رسید و برای اعزام به جبهه های نبرد حق علیه باطل به پایگاه مقاومت مسجد محل سکونتش رفت و ثبت نام نمود. شهید اویش در ان زمان هجده سال تمام داشت و شرکت در جبهه مصادف شده بود با دوران خدمت مقدس سربازی او
به گفته ی دوستان و همرزمانش، شهید اویش رزمنده ای شجاع و دلیر بود
و اکثر مواقع درحال عبادت و راز و نیاز با خدا بود.
و هر زمان که به مرخصی میرفت در کنار پدر کار میکرد و یارو یاور پدر بود. شهید غلامرضا اویش در عملیاتهای متعددی حضور داشت و دوسه باراز ناحیه پا مجروح شد.
و اخرین باری که خبر مجروح شدندش را به خانواده دادند در منطقه عملیاتی فتح المبین بود که از ناحیه ی پای چپ مورد اصابت ترکش قرار گرفته بود. شهید اویش بدون اینکه صبر و تحمل بخرج دهد تا مداوایش کامل شود با همان ترکشهایی که در پا داشت و قرار بود تحت عمل جراحی قرار گیرد دوبار به جبهه اعزام شد و اینبار با تمام دفعات قبل فرق میکرد. انگار میدانست که این اخرین حضورش در جبهه هست و قرار است به وصال معشوقش برسد.با تک تک اعضاء خانواده خدا حافظی کرد و

خطاب به مادرش گفت:
 مادر جان دعا کن من شهید شوم و ارزوی شهادت بر دلم نماند مادر جان اگر شهید شدم بعد از شنیدن خبر شهادتم گریان مشو و ناله و زاری نکن. مادر جان مبادا در  فقدان من گریه و ناله سر دهی که گریه و  شیون تو دشمن را شاد مینماید. وداع مادر و فرزند رشیدش در ان لحظات دیدنی بود. مادر فرزندش را از زیر قران رد نمود و بر پیشانی فرزند برومندش بوسه ی خداحافظی زد.   غلامرضا عازم جبهه شد. و بعد از گذشت چند روز از حضورش در منطقه کرخه به دلیل انجام عملیات و تقویت محورهای عملیاتی به اتفاق جمعی از یاران و همرزمانش به منتطقه ی کردستان اعزام شد و در عملیات نصر هشت شرکت نمود. و در طی عملیات به گفته ی دوستان و همسنگرانش رشادتها بخرج داد  و درتاریخ 1366/9/3 ضمن درگیری از ناحیه سنیه مورد اصابت گلوله ی دشمن بعثی قرار گرفت و به شهادت رسید.

پیکر مطهر شهید غلامرضا بدلیل شدت در گیری قابل انتقال به پشت جبهه نبود و بخاطر بارش برف شدید و صعب العبور بودن منطقه مدت 61 روز زیر برف مدفون شد. بعد از ازادسازی مناطق تحت اشغال دشمن بعثی، پیکرهای شهدا و از جمله شهید غلامرضا اویش به معراج شهدا در تهران منتقل شد . و بعد از چهار پنج ماه خانواده ی شهید  خبر شهادت فرزندشان را دریافت نمودند. علت این تأخیر، مفقود شدن مدارک شناسایی شهید اویش در معراج شهدا بود. که بعد از تحقیق و جستجویی که توسط خانواده ی شهید صورت گرفت از طریق ارسال عکس شهید به معراج شهدا پیکر مطهرش را شناسایی و برای خاک سپاری به اهواز انتقال دادند. پیکر مطهر شهید غلامرضا اویش به همراه دو لاله پرپر شده ی دیگر به نام شهید لطیف سلامات و شهید نجار زاده طی مراسم باشکوهی با حضور مردم شهید پرور و انقلابی اهواز تشییع و در گلزار شهدای اهواز به خاک سپرده شد.
روحش شاد، یادش گرامی و راهش پررهرو باد
.

 

ای شقایق های آتش گرفته دل خونین ما شقایقی ست که داغ شهادت شما را بر خود دارد آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟ ...
ای شهید؛
ای آنکه برکرانه ی ازلی وابدی عالم وجود برنشسته ای دستی برآر و ماقبرستان نشینان عادات سخیف را نیز ازاین منجلاب بیرون کش.شهید سید مرتضی آوینی
 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۳
مدیون زهرا سلام الله علیها

نظرات  (۸)

به کانال تلگرام ما بپیوندید :

http://telegram.me/al_shia

حقانیت شیعه و رد شبهات
آنان که به زندگی دیگران نور می بخشند

روزی خورشید خواهند شد ...
ای شهید!

قرار بود " راهت " را ادامه دهیم....

ببخشید که املایمان ضعیف است،

و اکنون " راحت" ادامه میدهیم!
شهادت مشعلی است که خداوند متعال در جان برگزیدگانش می افروزد

سلام و عرض ادب
اجرتون با امام شهدا
خدا خیر دنیا و اخرت رو نصیبتون کنه که دل شهید رو شاد فرمودید.خداوند یارو یاورتون
یاعلی،ع،

شهادت مشعلی است که خداوند متعال در جان برگزیدگانش می افروزد

سلام و عرض ادب
اجرتون با امام شهدا
خدا خیر دنیا و اخرت رو نصیبتون کنه که دل شهید رو شاد فرمودید.خداوند یارو یاورتون
یاعلی،ع،

۲۴ آذر ۹۴ ، ۰۲:۴۵ قرارگاه آسمانی شهیدعلیرضاحجتی(خادم الشهدا)
گله ام از خودم است..!!! از منیت خودم که هنوز در شما حل نشده است!! "حلت بفنائک..." فقط لق لقه زبانم است...
شما که آقایی و بزرگوار...من کجا و شما کجا مولا..
دلم به این خوش است که من هم جزء زائران پیاده اربعین بودم.. مانند پیرزنی که با یک کلاف نخ خود را در صف خریداران یوسف(ع) قرار داد و ماندگار شد...
پاهای تاول زده یادش بخیر... براستی هرقدمی که با سوز و آه همراه بود هم ناله میشدم با رقیه جانت آنجا بود که درد و غم و غربت اهل بیتتان را با تمام وجود حس می کردم...

سلام ونور...
ببخشید بابت تاخیر بنده...
دو رکعت نماز و زیارت حرم باصفای ارباب سوغات سفر عاشقی برای همسنگران...
به قرارگاهمون دعوتید..
در پناه خدا زهرایی بمانید.
التماس دعای فرج و شهادت..
۰۲ دی ۹۴ ، ۰۹:۰۱ قرارگاه شهید علیرضا حجتی(خادم الشهدا)
حواسمان هست؟!

اگر‌ "شهید" نشویم

باید "بمیریم"

راه سومی وجود ندارد...


"شهید مرتضی آوینی"


سلام ونور...
ممنون از حضور و لطف شما...
دوباره راه شهادت باز شده اما اینبار هرکس عاشق ترست را می پذیرند...!!
من که خراب کردم..!!!
عمه جان بطلب که من هم فدای حرم بشوم...
چی میشه پرچم حرم برام کفن بشه..
سلام به بی بی شهادتین من بشه...
یازینب(سلام الله علیها)
دعامون کنید.
در پناه خدا زهرایی بمانید.
التماس دعای فرج وشهادت..
۰۷ دی ۹۴ ، ۲۱:۳۵ قرارگاه آسمانی شهیدعلیرضاحجتی(خادم الشهدا)
امشــب سخــن ازجان جهـــان بایدگفت
توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت

در شــــام ولادت دو قــــطب عالـــــم
تبریک به صــاحـب الزمان (عج) باید گفت..

سلام ونور...
میلاد پربرکت و سراسر نور نبی مکرم اسلام حضرت محمدمصطفی(ص) و آقا امام جعفر صادق(ع) رئیس مکتب شیعه بر شما و خانواده محترم مخصوصاً عل آقای گل مبارک.
ممنون از حضور و لطف شما.
در پناه خدا زهرایی بمانید.
التماس دعای فرج و شهادت.
پاسخ:
سلام بزرگوار.ممنون
عیدشما هم مبارک.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">