آسمان مدیون زهراست

آسمان مدیون زهراست

بسم الله الرحمن الرحیم
اینجا قرارگاه دل است. به نیابت از شهیدان غلامرضا آویش ،سید رضا و سید محسن قریشی
خاک پای مادر مظلومیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
صل الله علیک ایتها الشهیده...
********

بایگانی

آجرک الله یا صاحب الزمان.

جمعه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۱۷ ب.ظ


هوالهادی

شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت

افسران - طرح جهانی لبیک یا علی النقی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بالاخره در نبرد بین امام هادى (علیه‌السّلام) و خلفایى که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادى (علیه‌السّلام) بود؛ این باید در همه‌ى بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد.

در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکى پس از دیگرى، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصله‌ى کوتاهى مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یکى به‌دست پسرش کشته شد، دیگرى به دست برادرزاده‌اش و به همین ترتیب بنى‌عباس تارومار شدند؛ به عکسِ شیعه. شیعه در دوران حضرت هادى و حضرت عسگرى (علیهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبه‌روز وسعت پیدا کرد؛ قوى‌تر شد.

حضرت هادى (علیه‌السّلام) چهل و دو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛ آن‌جا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگى مى‌کردند. سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ترکِ نزدیک به خود را - با ترکهاى خودمان؛ ترکهاى آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود - که از ترکستان و سمرقند و از همین منطقه‌ى مغولستان و آسیاى شرقى آورده بود، در سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمى‌شناختند و از اسلام سر در نمى‌آوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم مى‌شدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پیدا کردند. در همین شهر سامرا عده‌ى قابل توجهى از بزرگان شیعه در زمان امام هادى (علیه‌السّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله‌ى آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیاى اسلام - با نامه‌نگارى و... - برساند. این شبکه‌هاى شیعه در قم، خراسان، رى، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همه‌ى اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبه‌روز تعداد افرادى را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادى همه‌ى این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و على‌رغم آنها انجام داده است. حدیث معروفى درباره‌ى وفات حضرت هادى (علیه‌السّلام) هست که از عبارت آن معلوم مى‌شود که عده‌ى قابل توجهى از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ به‌گونه‌اى که دستگاه خلافت هم آنها را نمى‌شناخت؛ چون اگر مى‌شناخت، همه‌شان را تارومار مى‌کرد؛ اما این عده چون شبکه‌ى قوى‌اى به‌وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمى‌توانست به آنها دسترسى پیدا کند.

http://farsi.khamenei.ir/ndata/home/1391/1391030312557e3d9.jpg

یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه (علیهم‌السّلام) - به قدر سالها اثر مى‌گذاشت؛ یک روز از زندگى مبارک اینها مثل جماعتى که سالها کار کنند، در جامعه اثر مى‌گذاشت. این بزرگواران دین را همین‌طور حفظ کردند، والّا دینى که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصى باشند مثل یحیى‌بن‌اکثم که با آن‌که عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنى بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده مى‌شد؛ تمام مى‌شد. این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهم‌السّلام) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینى را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیاى خدا. اگر اسلام انسانهاى کمربسته نداشت، نمى‌توانست بعد از هزار و دویست، سیصد سال تازه زنده شود و
بیدارى اسلامى به‌وجود بیاید؛ باید یواش یواش از بین مى‌رفت. اگر اسلام کسانى را نداشت که بعد از پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشرى و در تاریخ اسلامى نهادینه کنند، باید از بین مى‌رفت؛ تمام مى‌شد و اصلاً هیچ چیزش نمى‌ماند؛ اگر هم مى‌ماند، از معارف چیزى باقى نمى‌ماند؛ مثل مسیحیت و یهودیتى که حالا از معارف اصلى‌شان تقریباً هیچ‌چیز باقى نمانده است. این‌که قرآن سالم بماند، حدیث نبوى بماند، این همه احکام و معارف بماند و معارف اسلامى بعد از هزار سال بتواند در رأس معارف بشرى خودش را نشان دهد، کار طبیعى نبود؛ کار غیرطبیعى بود که با مجاهدت انجام گرفت. البته در راه این کار بزرگ، کتک‌خوردن، زندان‌رفتن و کشته‌شدن هم هست، که اینها براى این بزرگوارها چیزى نبود.

ائمه‌ى ما در طول این دویست‌وپنجاه سال امامت - از روز رحلت نبى مکرم اسلام (صلّى‌اللَه‌علیه‌وآله) تا روز وفات حضرت عسکرى، دویست‌وپنجاه سال است - خیلى زجر کشیدند، کشته شدند، مظلوم واقع شدند و جا هم دارد برایشان گریه کنیم؛ مظلومیت‌شان دلها و عواطف را به خود متوجه کرده است؛ اما این مظلومها غلبه کردند؛ هم مقطعى غلبه کردند، هم در مجموع و در طول زمان.

مقام معظم رهبری مدظله العالی

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۱۲
مدیون زهرا سلام الله علیها

امام علی النقی علیه السلام

امام هادی

نظرات  (۱۰)

جانم فدای امام هادی
به روزیم با باز هم دلم تنگ شد
www.parishaniat.blog.ir
۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۰۹ فدیناه بذبح عظیم
جانم فدای امام هادی النقی
۱۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۴۱ معبری به آسمان- حسینی
به کوری دو چشم آن حقیری
که از فرط حقارت بد دهان است
به هر دیوار این دنیا نوشتم
" نقی" زیباترین نام جهان است
...
شهادت جانگداز امام هادی النقی علیه السلام تسلیت باد...

سلام

تسلیت ...

سلام علیکم
شهادت رو تسلیت میگم....

تنها امام سامره تنها چه می کنی؟

در کاروان سرای گداها چه می کنی؟

دارم برای رنگِ تنت گریه میکنم

پایِ نفس نفس زدنت گریه میکنم

باور کنیم حرمت تو مستدام بود؟

یا بردن تو بردنِ با احترام بود؟

باور کنیم شأن تورا رَد نکرده است؟

این بد دهانِ شهر به تو بد نکرده است؟

گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند

روی سرِ تو از در و دیوار ریختند

مردِ خدا کجا و این همه تحقیر وایِ من

بزم شراب و آیه ی تطهیر وایِ من

هر چند بین ره بدنت را کشید و بُرد

دستِ کسی به رویِ زن و بچه ات نخورد

باران نیزه، نیزه نصیب تنت نشد

دست کسی مزاحم پیراهنت نشد

این سینه ات مکان نشست کسی نشد

دیگر سر تو دست به دست کسی نشد

اللهم عجل لولیک الفرج

عکس را خودتون گرفتین؟؟!!!
آقا حمید را از کجا پیدا کردین؟!
پاسخ:

 سلام بزرگوار.ما کجا و آقای علیمی کجا!!!

این تصویر مربوط به سایت افسران هست...

شرمنده آدرس نذاشتم.

۱۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۴۳ عرفان اقوامی
به نام او که بی او هیچ 
سلام بر شما دوست عزیز و گرامی!
دانلود نواهای مذهبی در پارسی سمپاد:
http://parsisampad.blog.ir/post/113
منتظر حضورتان هستیم 
نظر یادتان نرود
یا حق
سلام
خداقوت، همسنگر
خیلی وب پر محتوایی دارید
من مایل به تبادل لینک هستم،دوست داشتید خبرم کنید
یازهرا
سلام خواهرم...
اعتکاف نوشت :
 
*روز اول گذشت و  نرفتی...
روز دوم هم هنوز می توانستی بروی اما نرفتی و ماندی...
روز سوم دیگر رفتنت دست خودت نیست!
باید بمانی!
واجب است که بمانی ...
تا امروز خودت می خواستی که بمانی ولی امروز صاحب خانه  می خواهد که بمانی
روز سوم روز "نمک گیرها"ست ...
 
 
*چه زیباست این بندهاو محدودیت ها  و چه آزاداست معتکف !
آزادی معتکف در عین محدودیت ها و محرومیت هاست...
آزادی ای که حتی تورا اذن خروج از "حریم امن" هم نمی دهد ...!
برای آزادی باید محدود شد ... "حر" اگر خود را محدود شیعه گی حسین (ع)نمی کرد ؛ "حر" نمی شد !
 
 
*آخرین نفرها می روند و کم کم مهمانی تمام می شود
چشمانش خونین است به رنگ بیرق ابا عبدالله
و دلش تکه تکه  و مجروح تر از مَشک ِ اباالفضل العباس ....!
نگاهی به گنبد می کند و بغض آلوده می گوید :
هوای ِ"دل جامانده ها"را هم داشته باش !
و می رود ....

التماس دعای خیر

۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۳۴ ماچندنفرهستیم
تبدیل مسجد شیعیان بحرین به پارک
سلام.بااحترام دعوتید/منتظریم.یاحق[گل]
bahrein.parsiblog.ir

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">